رمان اسرار جنگل تاریک

نویسنده:Zohreh.s.p             ژانر:ترسناک_هیجانی          73 صفحه

خلاصه: اسرار جنگل تاریک روی تخت جابجا شدم. به ساعت نگاه کردم؛ ده صبح بود. به سختی روی تخت نشستم.صدای آقای خرم می اومد؛ که داشت با مامان صحبت می‌کرد. رفتم سمت کمدم، شالم رو برداشتم؛ و سرم کردم. بلوزم رو مرتب کردم. در رو، بازکردم و؛ از اتاق رفتم بیرون. تازه به بالای راه پله

  


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

معرفی بهترین کسب و کار ها سم مورچه *جهاد علمی* (تولید علم) کدهاي محصولات آموزشي انياک کاشمر خبر(فرهنگی، هنری، ورزشی، سیاسی، اجتماعی) واردات و صادرات مواد غذايي فعالیت های روزانه آموزشی کلاس 801 کلینیک دندانپزشکی عنوان نداره!!! چسب کاغذ دیواری